//= $monet ?>
مینکس پیر حتی به این واقعیت که پسر کوچکش است نگاه نکرد و باعث شد او را در هر موقعیت شناخته شده ای به لعنت بفرستد. از فریادهای پرشور او میتوان فهمید که او از اندام جوان پسر جوان و دوست دمدمی مزاج او خوشش میآمد. به نظر می رسد که اگر می توانست، نه تنها خروس را با خوشحالی بلعیده بود، بلکه کل پسر را نیز می بلعید. مادر با لذت های جنسی بیگانه نبود و چیزهای زیادی به اغواگر جوان آموخت.
بنابراین احتمالاً در آینده رایانه ها از مشتریان پول می گیرند و فاحشه ها را به لعنت می اندازند. جالب است که مغز کامپیوتر به شما این امکان را می دهد که سبزه را خفه کنید و به او تجاوز کنید، اما در دهان او شاش نکنید. فکر می کردم می خواهد او را خفه کند، اما این کار را نکرد. ظاهراً یک مرد بالغ متوجه شد که در آن صورت کسی نخواهد بود که بمکد و دیک خود را در گوشت بکوبد - در جامعه نجیب، ماوایس تن است.
با چنین پارامترهایی از فیگور، این مادر تنومند چیزی برای خجالت در خیابان ندارد. و معشوق او نیز یک کار واقعی دارد. اگر آنجا جمع می شدند و به آنها نگاه می کردند، فقط حسادت می کردند.