//= $monet ?>
این همان چیزی است که یک دستیار شخصی برای آن است، تا زمانی که رئیس می خواهد همیشه آنجا باشد. و آنچه را که او می خواهد انجام دهد. این مرد می خواست تنش را از بین ببرد - دستیار بدون تردید در دسترس بود و از او سوء استفاده کرد. با توجه به گریه ها و آه های او نتیجه بگیرید - این همان کاری است که او دوست دارد!
آره، خوابیدن در هواپیما - شیک است! و با یک غریبه این یک انفجار است. به علاوه، همه شرایط برای آن مساعد بود. و او فردی ریسک پذیر است و از این چیزها خوشش می آید. دیک همسفر هم جدی بود و به سختی از شکاف او گذشت. او را مثل شیشلیک به سیخ میکشید - فکر میکنم اگر پسر سومی میآمد، این بلوند هم به او فشار خوبی میداد. پرواز موفقیت آمیز بود!
لعنتی من میخوام...